اگر قصد داری که عزّت دنیایی را بهدست آوری
امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «مِنْ وَصَایَا لُقْمان لِاِبْنِهِ»، از سفارشات لقمان به فرزندش این بود؛ «إِنْ أَرَدْتَ أَنْ تَجْمَعَ عِزَّ الدُّنْیَا»؛ اگر قصد داری که عزّت دنیایی را بهدست آوری، «فَاقْطَعْ طَمَعَکَ مِمَّا فِی أَیْدِی النَّاسِ»؛ از تمام امور مادّی که در دست مردم است، دل بِبُر! «دل بُریدن» همان «انقطاع» است. این یک کبرای کلّی و یک قاعدۀ فراگیر است که آدم عزیز، دل به دارایی دیگران نمیبندد. بعد حضرت بهسراغ صغرای قضیه میروند که مصداق این حرف چیست. بهعنوان نمونه میفرمایند: «فَإِنَّمَا بَلَغَ الْأَنْبِیَاءُ وَ الصِّدِّیقُونَ مَا بَلَغُوا بِقَطْعِ طَمَعِهِم» تمام انبیای الهی و صدیقین که می بینی به درجات عالیهای از عزّت حقیقی رسیدهاند، از همین راه رفتهاند. اصلاً زیربنای عزّت انبیا و اولیای الهی در بین جوامعی که بودند و قلوب مردم را اصطیاد میکردند، همین انقطاع از مادّیت بود. انبیا قلوب را صید می کردند، نه ابدان را؛ اشتباه نکنید!
جهتش همین است که گفتیم. از همینجا معلوم میشود که انسان چهوقت به ذلّت کشیده میشود؟ هرچه وابستگی انسان به مادّیات بیشتر شود، ذلیلتر میشود و همه از او متنفّرتر میشوند. رؤوس مسائل دنیایی دو چیز است؛ مال و جاه. پول و ریاست، سرآمد امور دنیایی است. کسی که طمع و حرص به دنیا دارد یعنی دنبال پول و شهرت باشد، در بین افراد جامعه، عزیز نیست. یعنی در دلها نسبت به او عزّت درونی وجود ندارد. ممکن است کُرنش بیرونی و غیرقلبی در برابرش باشد، ولی این هیچ پشتوانهای ندارد و زود زائل میشود.
- ۹۲/۰۱/۰۵