به یاد شهدای گمنام

شهادت آرزوی همه است. مگر نه....

به یاد شهدای گمنام

شهادت آرزوی همه است. مگر نه....

نقشه راه و سند چشم انداز شیطان

دیدم و نوشتم | جمعه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۱، ۰۳:۲۹ ب.ظ | ۰ نظر

مقدمه

انسان مؤمن، دارای فطرت سالم و قلب سلیم، در مسیر درست الهی حرکت می کند. دشمن و رقیب سرسخت انسان، همیشه در حال توطئه است تا او را از مسیر صحیح و دقیق الهی خویش باز دارد. مسیر راه شیطان، سند چشم اندازی است، که خود نقش اول و آخر را ایفا می کند. و دام ها و کمین گاه های زیادی دارد و چنان کارهای خود را بر آدمیان زینت می بخشد که گویی همان راه درست است.

دام های شیطان بر اساس روحیات و اعتقادات افراد متفاوت است و برای همه افراد بشر یکسان عمل نمی کند. از جمله اقداماتی که شیطان برای فریب افراد انجام می دهد: وسوسه، زینت دادن گناه، ضایع نمودن عمل، ایجاد فراموشی، فساد انگیزی، وعده دادن به انسان، و هزاران برنامه نظری و عملی، حتی در لحظات آخر مرگ. دست بردار نیست. و برای توجیه و قانونی نشان دادن، اقدامات و وسوسه های خویش، دام هایی را نیز قرار داده است که از جمله آنها: دنیا، هواپرستی، عبادت، زنان، تفرقه و... است. اگر انسان یک لحظه غفلت کند، در دام صیادی قهار افتاده است. و اگر از شر شیطان به خدا پناه نبرد، اسیر دام های شیطان گشته و خود را به هلاکت می افکند. عمل شیطان و وسوسه های او یک ویژگی ها و خصوصیاتی دارد که هر کس می تواند آن را درک کند زیرا انسان از آن متنفر است. فطرت انسان به گونه ای است که، آدمی نزدیک شدن به آنها را روا نمی داند. و اگر احیانا افرادی مرتکب چنین اعمال شیطانی می شوند، به خاطر پیروی از اوامر شیطان و اطاعت از نفس است.

نقشه راه شیطان و سند چشم انداز

بازی های شیطان با انسان، به سریالی می ماند که تمام نشدنی است. قرآن کریم و روایات نقش پنهانی و ظاهری او را افشا نموده و پرده از انواع توطئه های او بر می دارد. بر اساس الهام از منابع دینی - قرآن و روایات -شیطان؛ فیلم نامه نویس، کارگردان، تهیه کننده، بازیگر نقش منفی و مثبت، چهره پردازه، ناظر کمی و کیفی، طراح صحنه، گریم، نور پرداز، صدابردار، مونتاژ، منتقد، و...؛ همه کاره بوده و هست. بازیگر نقش اول و آخر سریال؛ برای همه انسان ها؛ برنامه مستمر خطرناک، تا لحظه مرگ تدارک کرده است. جالب آنکه نمایش سریال چند رسانه ای قابل دریافت برای همه است. مگر«الا عبادک منهم المخلصین».[1]

البته، وسوسه شیطان شامل حال بندگان خاص و اولیاء الله نیز، می گردد. اولیاء الهی دست رد به سینه نامحرم زده و شیطان را از خود دور می کنند. نقشه راه شیطان، برای بندگان خاص، در حقیقت نقطه مقابل صراط مستقیم به خدا پرستی منتهی می شود و چون حضرت آدم نشانه انسانیت است، عداوت شیطان هم نسبت به او، بدین خاطر است. حضرت آدم نشانه انسانیت است، نه آنکه عداوت شخصی با او داشته باشد.

چیستی و کیستی شیطان؟

اما درباره چیستی و کیستی شیطان بر همگان روشن است. با مراجعه کوتاه به منابع دینی، هویت شیطان و یارانش، برای همه قابل شناخت است. گاهی اوقات انسان خود را به نفهمی زده و بنده شیطان می گردد. در مقابل، اولیاء خدا و بندگان خاص او، در برابر شیطان خم به ابرو نیاورده، و در ردیف جنود الهی و جنود رحمانی-نه جنود شیطانی- در آمده اند. در این باره، همین بس که، شیطان معروف به معنی هر متمرد و طاغی است اعم از آنکه جن باشد یا انس یا جنبندگان و شیطان وصف است، نه اسم خاص آن روح شر و به مناسبت دوری از خیر و از رحمت حق تعالی وصف شیطان بر او اطلاق شده است.[2]

طراحی و برنامه ریزی شیطان

شیطان، دشمن سعادت انسان است. از این رو در مسیر انسان، کمین می کند تا او را فریفته و به دامش بیاندازد. کارها و کمین گاه های شیطان متعدد است. به برخی از آنها اشاره می کنیم.

1- وسوسه

نخستین کار شیطان وسوسه است که شاید کارهای دیگر او نیز به همین امر باز می گردد و این کاری است که در مورد آدم و حوا علیه السلام انجام داد و باعث خروج آنها از بهشت گردید. و یا در سوره ناس قرآن کریم از وسوسه شیطان یاد کرده، می فرماید: «الذی یوسوس فی الصدور الناس»[3] وسوسه از درون و برون.

2- زینت دادن گناه و کارهای زشت

از کارهای دیگر شیطان که سرلوحه برنامه های اوست، زینت دادن کارهای بد در نظر آدمیان است. یعنی بر اثر گناهان بسیار، قلب انسان تیره، سخت و روح آنها انعطاف پذیر شده و شیطان با استفاده از روح هوا پرستی اعمالش را در نظرش زینت داده و هر عمل زشتی را که انجام دهد زیبا و هر کار خلافی را درست و صحیح می پندارد. «زینت» 46 مرتبه در قرآن به کار رفته است و بر دو نوع است: ممدوح و مذموم و اکثر قریب به اتفاق آیات در رابطه با زینت مذموم است.[4]

3- راهزنی ایمان و ضایع کردن عمل

کار دیگر شیطان این است که تا می تواند نگذارد که فرزندان آدم کسی به قرب الهی برسد و به مقامات عالیه انسانی دست یابد. او از همان اول تا قیام قیامت در تلاش است که اصل ایمان را بگیرد، وگرنه کاری می کند که ایمان آدمی را ضعیف و کمتر کند، و اگر از راه ایمان نتوانست وارد شود در باب فساد، عمل خودش را انجام می دهد. پس اگر فرشته، خدمت گزار مقام انسان است، شیطان راهزن اوست.[5]

4- ایجاد فراموشی در انسان

کار دیگر شیطان ایجاد فراموشی در انسان است. وسایلی بر می انگیزد که آدمی غافل شده و یاد خدا را فراموش کند. لحظه ای غفلت از شیطان، غفلت از یاد و ذکر خدا را به دنبال دارد. حضرت یوسف علیه السلام در تعبیر خواب یکی از دو رفیق زندانیش معتقد بود که، تو به همین زودی آزاد می شوی و به او سفارش کرد اسمی از حضرت پیش پادشاه بیاورد تا بلکه بی گناهی آن اثبات شود. ولی آن غلام پس از آزادی فراموش کرد که سفارش یوسف را به گوش پادشاه برساند و این باعث شد که حضرت به سبب فراموشی چند سال دیگر در زندان بماند.[6]

5- فتنه و فساد انگیزی

یکی دیگر از کارهای پلید شیطان این است که، برای رسیدن به اهداف خود در بین مردم فتنه و فساد انگیزی می کند. نزغ به معنی وارد شدن در کاری به قصد فساد و افساد است، و مداخله در امری، برای خرابکاری کردن می باشد. چنانکه در آیه ای دیگر به پیامبر خود به هنگام نزغ شیطان دستور استعاذه می دهد. و می فرماید: «و اما ینزغنک من الشیطان نزغ فاستعذ بالله انه سمیع علیم.»[7]

6- وعده دادن به انسان

کار دیگر شیطان وعده دادن به انسان و دعوت کردن او به سوی بدی هاست. از صحنه های دوزخ یکی همین است که چون مردم وارد می شوند و در می یابند که جایگاهشان دوزخ است با هم مجادله می کنند و هر یک می گوید تقصیر دیگری بود و همه می گویند تقصیر شیطان بود و گویی شیطان را به محاکمه می کشند اما شیطان به آنها می گوید: من بر شما سلطه ای نداشتم فقط دعوتتان می کردم و شما هم لبیک می گفتید.

پس هر چند که دعوت مردم به وسیله شیطان به سوی شرک و معصیت به اذن خداست ولی صرف دعوت است و تسلط نیست. یعنی خداوند شیطان را بر ما مسلط نکرده است چون دعوت کردن به کاری حقیقتش تسلط دعوت کننده بر کاری که دیگران را به آن دعوت کرده نمی باشد اگر چه شخص دعوت کننده یک نوع تسلطی بر اصل دعوت پیدا کند. لذا به دنبال نفی سلطنت خویش بر مردم این نتیجه را می گیرد که: «فلا تلومونی ولو مرا انفسکم؛ اختیارتان به دست خودتان بود خودتان کردید که لعنت بر خودتان باد.»[8]

7- مشارکت در اموال و اولاد مردم

یکی دیگر از کارهای شیطان، مشارکت در اموال و اولاد است. یعنی کاری که اموال و اولاد را به حرام آمیخته می کند، چنانکه در قرآن کریم می فرماید: «و شارکهم فی الاموال و الاولاد؛ در اموال و اولادشان شرکت کن.»[9] شرکت کردن شیطان با آدمی در مال و فرزند سهم بردن از منفعت و اختصاص است. مثل اینکه آدمی را وادار کند به تحصیل مال، که خداوند از راه حرام، آن را مایه رفع حاجات آدمی قرار داده. زیرا در این صورت هم آدمی از آن مال منتفع شده به غرض طبیعی خود نایل می شود و هم شیطان به غرض خود رسیده است. و یا آن که از راه حلال کسب بکند و لیکن در معصیت به کار ببرد و در اطاعت خدا صرف نکند، پس هر دو از آن مال منتفع شده اند، با اینکه او از رحمت خدا تهی دست است و یا آن که از راه حرام فرزندی برای آدمی به دنیا آید و یا از راه حلال به دنیا آید ولیکن به تربیت دینی و صالح تربیتش نکند و به آداب خدایی مودبش نسازد در نتیجه سهمی از آن فرزند را برای شیطان قرار داده و سهمی را برای خودش، و همچنین است چیزهای دیگر.[10]

8- نجوای شیطانی

یکی دیگر از کارهای شیطان این است که، در خواب یا بیداری به انسان چیزهایی را القا می کند که وی را محزون نماید. زیرا وقتی شیطان با کوشش زیادی که در فریب مومنین از خود نشان می دهد نتوانست مومن متقی را از طریق حق و حقیقت منحرف گرداند و حواس او را به خود جذب نماید. این چنینی وسوسه هایی را در خواب یا بیداری به قلب وی القا می کند. به خصوص در خواب، که عقل آدمی به طور موقت قوایش را رها می نماید و برای استراحت بدن، حواس را به خود وا می گذارد، شیطان بیشتر تسلط پیدا می کند و به طور نجوا چیزهایی را به او القا می نماید تا از توجه به حق تعالی او را باز داشته و به خود مشغول دارد.[11]

9- امر به فحشا و منکر

یکی دیگر از کارهای شیطان؛ که بعضی آن را از علائم کارها و وساوس شیطانی محسوب کرده اند؛ امر به فحشا و بدی است. برای مبارزه با این دسیسه شیطانی باید نخست وسوسه ها را ریشه کن کند زیرا نفوذ افکار و اعمال شیطانی گاهی به صورت تدریجی و کم رنگ است و اگر در همان گام های نخست کنترل نشود، وقتی انسان متوجه می گردد که کار از کار گذشته است بنابراین هنگامی که نخستین وسوسه های اشاعه فحشا یا هر گناه دیگر آشکار می شود باید همان جا در مقابل آن ایستاده تا آلودگی گسترش نیابد.[12]

10- هجوم در وقت احتضار

یکی دیگر از کارهایی که شیطان سعی و تلاش بسیاری را صرف آن می کند این است که، در وقت احتضار انسان را وادار به کفر می کند و در دین و ایمان آن فرد، تشکیک بیندازد.

امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید: «هیچ کس در زمان حضور مرگ نیست مگر این که ابلیس بعضی از شیاطین را بر او موکل می کند تا او را به کفر وادار کنند و در دینش تشکیک بیندازند، تا این که روح از بدنش مفارقت کند. اگر محتضر مومن باشد قدرت ندارد ایمان او را زایل کند و یا او را به شک بیندازد. پس در هنگام مرگ شخص محتضر کلمه شهادتین را به ایشان تلقین کنید، تا آن که روح جدا شود.»[13]

دام های شیطان

دام سخت است مگر یاد شود لطف خدای

 

ورنه آدم نبرد صرفه ز شیطان رجیم

گناه، دام شیطان است و شیطان صیاد دل آدمی. صیاد اگر بخواهد ماهی بگیرد قلب به کار می برد و اگر بخواهد دسته جمعی ماهی بگیرد تور به دریا می اندازد و تور شیطان همان ایجاد شبکه ها، باندها و باند بازی است. امور زیر از دام های شیطان است.

1- دنیا

یکی از راه های فراگیر و مستحکم شیطان، دنیا است. «اما منظور از دنیا چیست؟ انسان دو دنیا دارد: یکی ممدوح و یکی مذموم. یکی پسندیده و دیگری ناپسند. دنیای مذموم یعنی، آن اموری که انسان را از اطاعت خدا و دوستی او و تحصیل آخرت باز دارد. در مقابل هر چه باعث رضا و خشنودی خدای سبحان شود و سبب تقرب و نزدیکی به حق تعالی گردد، آخرت است. اگر چه به حسب ظاهر از دنیا باشد مثل تجارت، زراعت و... پس علاقه و دلبستگی، سرچشمه هر خطا و گناهی است. و اگر در بعضی روایات به عنوان مزرعه آخرت معرفی شده است مقصود دنیای ممدوح است. پس باید بینش خود را نسبت به دنیا یک بینش قرآنی کنیم و بدانیم که هر چه تعلق خاطر برای ما به وجود آورد و از خداوند دور و غافل گرداند، دنیاست.

2- هوا پرستی، موثرترین راه نفوذ شیطان

یکی از مهم ترین ابزار کار شیطان هواپرستی است. زیرا تا پایگاهی در درون انسان وجود نداشته باشد شیطان قدرت بر وسوسه گری ندارد و پایگاه شیطان چیزی جز هوا پرستی نیست، همان چیزی که خود شیطان به خاطر آن سقوط کرد و از صف فرشتگان و مقام قرب الهی طرد شد. اگر این شیطان درون با آن شیطان برون هماهنگ نشود و در را برای وارد شدن او نگشاید و خیر مقدم نگوید وارد شدن او غیر ممکن است.

3- فریب از راه عبادت

یکی دیگر از دام های شیطان که در واقع از خطرناک ترین آنها محسوب می شود این است که راه عبادت انسان را از مسیر حق و توجه به خداوند منحرف کرده و دور می گرداند «یعنی گاهی شیطان کلاه سر آدمی می گذارد به طوری که انسان می فهمد تا وقتی که کار از کار بگذرد. از این راه مقدسی او را به امور مباح وا می دارد تا به حرام و سپس به کفر بکشاند. از این رو باید همواره به خدا پناه برد و از دام های او آگاهانه خارج شد.

بنابراین باید کاملاً هوشیار باشیم که به این دام خطرناک و مهلک شیطانی نیفتیم و متوجه باشیم که گاهی ممکن است شیطان دستور به عبادت و نماز و دعا بدهد در این جا انسان مومن فریب شیطان را نمی خورد و می داند اگر عبادت و نمازی هم باید انجام دهد به دستور محض اطاعت امر خداوند باشد تا بتواند عروج کرده و به مقامات معنوی دست یابد.

4- زنان

یکی از دام های نیرومند شیطان زنان هستند. قرآن کریم می فرماید: «زین للناس حب الشهوات من النساء و البنین...[14] دوستی خواسته هایی چون زنان و فرزندان و همیان هایی از طلا و نقره و اسبان گرانبها و چارپایان و مزارع در نظر مردم زیبا و دلفریب است...» هم چنین، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «النساء جعله الشیطان؛ زنان دام های شیطانند.»[15] از این رو قرار گرفتن زن و مرد نا محرم در یک اتاق و فضای خالی از غیر، نهی شدیدی شده است. نا گفته پیدا است، منظور این نیست که حقیقت زن زیر سوال برود زیرا زن مظهر جمال الهی است و از دامان پاک بعضی از زنان مردان بزرگی الهی رشد کردند و دشمنان سرسخت شیطان و دوستدار حقیقی حضرت حق شدند. بلکه منظور این است که چون مردان به جنس مخالف خود کشش دارند، شیطان مرد را به برخی از زنان مفتون می سازد و آنها را در نظرشان جلوه می دهد و با فریب دادن، به حرام می اندازد. پس خطرناک ترین دام شیطان جنس زن است مگر زن هایی که عمری مردانه با ابلیس مبارزه کرده باشند.

5- قضا کردن نماز

چه بسا افرادی پیدا شوند که نماز صبحشان از دست برود و توفیق نیابند که نماز را به موقع و داخل در وقت انجام دهند. در حدیثی آمده است که «از تورهای شیطان خوابیدن است تا اینکه نماز واجب از انسان فوت شود. این هم دامی است که بسیاری از انسان های مسلمان گرفتارش می شوند به خصوص جوانان و به ویژه در شب های کوتاه بهار در حالی که شب را دیر خوابیده باشند. در آن هنگام شیطان دام خود را می گستراند و آن قدر وسوسه می کند تا بستر نرم را ترک نکند و نماز واجب الهی از او فوت شود.[16]

6- تفرقه و اخلال در روابط

یکی دیگر از دام ها و راه های فریب شیطان تفرقه و پراکندگی است. شیطان هیچ راه و رخنه ای مطمئن تر و موثرتر از ایجاد جدایی بین انسان ها ندارد. هر وقت می خواهد و انسان را صید کند اول آن دو را از هم جدا می کند. شما هر وقت می خواهید نانی را مصرف کنید اول لقمه لقمه اش می کنید تا از گلویتان پایین برود. تفرقه می اندازید در یک دانه نان و آن را به سی الی چهل لقمه تقسیم می کنید و بعد لقمه ای می دهید به دندان، او را می کوبید و له می کنید بعد به شکلی که خودش می خواهد در می آورد تا بتواند ببلعید. قدم اول خوردن، تکه کردن است هر چیز را که نتوانستید تکه کنید نخورید. شیطان هم چنین عمل می کند و اگر نتوانست جمعیتی را تکه تکه کند مایوس می شود و می رود.[17] باید مواظب بود مبادا شیطان بین صفوف ملت و امت و افراد رخنه کند.

راه های مبارزه با شیطان 

1- استعاذه

انسان همیشه با افکار درونی و وسوسه های شیطانی محاصره شده است. این افکار به هم می آمیزد و بر انسان فشار می آورد. وقتی راه گریزی از این افکار به سوی خدا نیابد، حیات و زندگی او تباه گشته و روانش تیره و تار می شود و راه هدایت را گم می کند. از این رو ضروری است که، انسان به نبرد با هواهای نفسانی و وسوسه های شیطانی برخیزد و به پروردگار خود باز گردد، تا او را از این میدان خطرناک نجات بخشد. چنانکه در قرآن می فرماید:«و اما ینزغنک من الشیطان نزغ فاستعذ بالله انه سمیع علیم[18]؛ و اگر انگیزش و وسوسه ای از شیطان، تو را برانگیزد پس به خدا پناهنده شو. که او شنوای داناست.»

استعاذه یعنی؛ پناهنده شدن به خداوند از شر شیطان و گفتن «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» استعاذه عبارت است از: گریز از شیطان و دعا به درگاه خداست که انسان را از گرفتار شدن در چنگال شیطان و صدمه دیدن از نیرنگ های او نجات می بخشد، زیرا شیطان عامل هر گناهی و منشاء هر نوع گمراهی و انگیزه عمومی دردهاست. استعاذه و پناه بردن به خدا، طریق امن و آرامش انسان در دنیا و آخرت و گذرگاهی فراسوی سلامت و روان است.[19] پس اگر واقعاً می خواهیم از دست شیطان به خدا پناه ببریم راهش این است که هر چه را او دوست می دارد ترک کنیم و آنچه را که خدا دوست می دارد، انجام دهیم و گرنه با گفتن یک کلمه بدون عمل از کید مصون نمی مانیم. کسی که در معرض حمله درنده یا دشمنی واقع شده اگر جان خود را دوست دارد باید به مکان امنی بگریزد و گرنه اگر هزار بار بگوید از دست تو به این قلعه محکم پناه می برم ولی از جایش حرکت نکند به حالش سودی ندارد.

همین طور کسی که از شهواتش که محبوب شیطان و مبغوض رحمان هستند، پیروی می کند به مجرد گفتن اعوذ بالله نمی تواند خود را از دست شیطان رها کند. بلکه ناگزیر است قول را با عمل خود هماهنگ کند، و به قلعه محکم خدا پناه ببرد.

قلعه انس خدا کلمه طیبه «لا اله الا الله» است زیرا بنا به روایت نبی اکرم صلی الله علیه و آله خدای تعالی فرموده:«لا اله الا الله» و کسی که خود را به قلعه انس الهی پناهنده می کند معبودش جز او نیست، اما کسی که هوای نفسش را معبود قرار داده در معرض تاخت و تاز شیطان است نه در قلعه خدا.[20]

2- بسم الله گفتن

یکی از عواملی که می تواند هم در جهت پیشگیری و هم برای درمان جان آدمی بسیار مفید و موثر باشد این است که انسان در ابتدا و آغاز هر کاری بگوید: «بسم الله الرحمن الرحیم» و در صورتی که بر آن مداومت شود و هیچ گاه فراموش نگردد این درس را به انسان می دهد که کاری که با نام خدا آغاز شود نباید با آلودگی ها و وساوس شیطانی و خاطر نفسانی همراه باشد. و نیز به او القا می شود که استعانت فقط به درگاه خداوند شایسته است. بسم الله نه تنها در رفع و جلوگیری از شیطان مفید است، بلکه در رفع و دور کردن او نیز بسیار موثر است.[21]

3- نماز

یکی دیگر از عوامل دفع شیطان، نماز است. نماز اگر با آداب و شرایط آن اقامه شود نمازگزار را به عالم پاکی و قداست بالا برده و غل و زنجیر دنیا و دامهای شیطان را از پای او پاره می کند و نیز اگر ازر روی صداقت به جا آورده شود در راندن شیطان و زدودن غبار و زنگار گناه از آیینه دل نقش ویژه ای دارد. در قرآن کریم به مومنین سفارش شده است که در هنگام هجوم گرفتاری ها و حمله جنود شیطانی و خاطرات نفسانی از نماز و روزه مدد بگیرند و خود را از آن ها خلاص بخشند.[22]

خصوع و خشوع و حضور قلب، و افعال نماز به منزله ظرفی است که هدف نماز در آن جای گرفته است، بنابراین بجا آوردن نماز در حال غفلت از هدف آن، ظرفی را ماند که بی محتوا است و همان طور که انسان به ظرف خالی توجه ندارد، خدا را به نمازی که در آن توجه به هدف نباشد عنایتی نیست، آیات و روایات بسیاری در این مورد وارد شده است.[23]

4- روزه

روزه نیز از جمله عواملی است که هم باعث می شود روزه دار خود را از نیرنگ های شیطان درون و بیرون حفظ کند و هم می تواند اگر مورد هجوم او قرار گرفته و گرفتار شده است با روزه حقیقی از مملکت دل بیرون براند. آری انسان روزه دار وقتی روزه کامل گرفت و از خواسته های نفس به خاطر خدا اطاعت امر الهی چشم پوشی کرد و زبان را از آنچه نباید بگوید و همچنین گوشش، چشم و دست و پا را و دل و جان را از آنچه نباید مشغولش داشت حفظ نمود تمام راه های فریب کاری شیطان را بسته و او را با پیروزی خود در این مبارزه رو سیاه و شرمسار می کند[24]

5- استغفار و توبه

یکی دیگر از راه های مبارزه با شیطان رجیم، استغفار و توبه است امر به استغفار و توبه با هم فرق دارند، اما به لحاظ نزدیک بودن این دو مقوله در یک جا آوردیم وقتی انسان از کاری که مرتکب شده است پشیمان می شود و با استغفار و طلب آمرزش از خداوند، توبه و بازگشت می نماید. و پیمان می بندد که دیگر به سوی خطاها و گناهان گذشته باز نگردد و آنچه را انجام نداده از طاعت انجام دهد، ضربه بزرگی به شیطان وارد می کند.[25]

6- دعا و نیایش

یکی از مهم ترین راه های مبارزه با شیطان، مسلح شدن به سلاح دعا است. همان طوری که در روایت وارد شده است«الدعا سلاح المومن» یک مومن در مواقع بلا و مصیبت و نیز هنگام مکر شیطان، به دعا متوسل می گردد. مانند کسی که هنگام دیدن دشمن دست به سلاح و شمشیری می زند آری دعا یکی از بهترین عبادت ها و موجب استکمال نفس و قرب به خدا و دوری شیطان می شود بنده خدا باید دعا کند زیرا در تمام وجود به خدا نیاز دارد بلکه عین فقر و نیاز است و اگر یک لحظه فیض خدا قطع شود پوچ و نابود خواهد شد.[26]

7- ذکر و یاد خدا

ذکر و یاد خداوند در همه حال، عاملی است برای مانع شدن بین انسان و وساوس شیطانی، و در نهایت دوری از گناهان و خطاها. زیرا اگر انسان بتواند خود را در محضر حق تعالی ببیند و از او جدا نشود با ذکر الله اطمینان قلب پیدا می کند و قلب مطمئن آن قلبی است که با وساوس و خواطر منتصب نمی شود و دارای آرامش است. ذکر و یاد خدا موجب ناراحتی و دلسردی شیطان می شود. هم چنین، عوامل زیاد دیگری وجود دارد که انسان را در راه مبارزه با شیطان یاری می دهند. مانند صدقه دادن، خواندن آیه الکرسی، عمل صالح، خواندن تسبیح حضرت زهرا، قرائت سوره توحید و قدر، قرائت قرآن، ذکر «لا حول و لا قوه الا بالله» ماه رمضان و...»[27]

خاتمه 

مسلم است که شیطان و غیر شیطان جنود الهی هستند و اگر کسی بخواهد بر شیطان مسلط شود باید به درگاه خدا ناله و تضرع کند، خود را نبیند و خدا را ببیند تا بتواند از این سلاح نیرومند استفاده کرده و شیطان را رام خود کند. و دچار وساوس شیطان نگردد. آن بنده شایسته ای که خود را با خدای خویش سرگرم سازد و به غیر او بی توجه باشد می تواند در برابر وسوسه های شیطانی مقاومت کند و نیروی خود را در نبرد و پیکار با شیطان از نور الهی دریافت نماید. از این رو، راهی که انسان را برای مهار و پیکار با شیطان به پیروزی می رساند بر این اصول استوار است: پناه بردن به خداوند در ظاهر و باطن، سیر و سلوک در طریق سلامت و استقامت، ثبات و پایداری بر دین و عقیده و مذهب خود، مراقبت در انجام تکالیف شرعی، پیروی از الگوی شایسته تقرب و نزدیکی خداوند از راه ذکر و عبادت و انجام آداب مستحب، کوشش و مجاهدت برای خدا که از راه عمل به طاعات، تربیت نفس، تمرین و تکمین آن امکان پذیر است.

سعدی می گوید:

رستمی باید که پیشانی کند با دیو نفس

 

گر بر او غالب شدیم افراسیاب افکنده ایم

 

 پی نوشت ها:


[1] ص/ 82.

[2] قرشی، سید علی اکبر، همان، ص 33.

[3] ناس/ 5. رجالی تهرانی، علیرضا، جن و شیطان، ص 56.

[4] همان، ص 57.

[5] همان ص 60.

[6] همان.

[7] اعراف/ 200.

[8] ابراهیم/ 22.

[9] غفاری، محسن، ابلیس نامه، ص 32.

[10] اسراء/ 65.

[11] غفاری، محسن، ص 38.

[12] یعقوبی، دنیای شگفت جن ابلیس شیطان، ص 80.

[13] رجالی تهرانی، علیرضا، ص 65، به نقل از وسائل الشیعه، ج 2، ص 663.

[14] آل عمران/ 14.

[15] نهج الفصاحه، ص 635، ح 3153.

[16] رجالی تهرانی، علیرضا، ص70.

[17] نصیری، محمد، شیطان دشمن دیرینه انسان، ص110.

[18] اعراف/ 200.

[19] رجالی تهرانی، علیرضا، ص 83.

[20] عبدالله شبر، اخلاق، ص 75-76.

[21] رجالی تهرانی، علیرضا، ص 90

[22] همان، ص 93

[23] عبدالله شبر، اخلاق، ص 77.

[24] رسولی محلاتی، هاشم، ص 208.

[25] نصیری، محمد، شیطان دشمن دیرینه انسان، ص 53.

[26] ابراهیم غفاری، آیین نیایش، ص 160.

[27] همان، ص 168.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی