به یاد شهدای گمنام

شهادت آرزوی همه است. مگر نه....

به یاد شهدای گمنام

شهادت آرزوی همه است. مگر نه....

خدامحورى در جنگ

دیدم و نوشتم | جمعه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۷:۲۰ ب.ظ | ۰ نظر

در جنگى که زمان پیامبر  صلى‏الله‏علیه‏و‏آله، بین اهل ایمان و اهل کفر اتفاق افتاد، در گرماگرم جنگ، بلال یکى از  هره‏هاى پلید و خبیث و ستمگر مکه را دید. در یک حمله عمومى او را هدف گرفت و با او درگیر شد که بلال پشت دشمن را به خاک انداخته، خنجرش را کشید تا سر دشمن را از بدن جدا کند، هنوز خنجر را پایین نیاورده بود که جارچى پیامبر  صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ختم جنگ را اعلام کرد، بلال بلند شد، دشمن هم مات زده نگاه کرد، بلال را صدا کرد، گفت: قصد کشتن من را نداشتى؟
گفت: چرا، پس چرا نکشتى؟ بلال گفت: ما وظیفه داشتیم براى خدا وارد جنگ
 شویم و براى خدا هم جنگ را ختم کنیم، آن وقتى که دست من به قصد کشتن تو بالا رفت، رسول خدا  صلى‏الله‏علیه‏و‏آلهختم جنگ را اعلام کرد، ما دیگر در جنگ نبودیم که تو را بکشم، ما از مدار جنگ بیرون آمده بودیم، کشتن تو خارج از مدار جنگ، کار درستى نبود، این خدامحورى است.

  • دیدم و نوشتم

جنگ

خدامحورى

خدامحورى در جنگ

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی